مهدی قلی‌پور

مهدی قلی پور، مدیرعامل سبدگردان الماس، در یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، قرار داده به بررسی آثار حذف نرخ نیما و تاسیس بازار توافقی ارز بر بورس و صنایع بورسی پرداخته است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه ایران(سنا)، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

فاصله ایجاد شده بین ارز بازار و نرخ نیمایی در چهار سال گذشته کابوسی برای تولید کننده داخلی بود. تولیدکنندگان نمی‌توانستند با نرخ نیمایی مواد اولیه تهیه کنند و مجبور بودند نیازهای خود را از بازار آزاد تامین کنند. در نتیجه تمایلی برای عرضه ارز حاصل از صادرات، در سامانه نیما نداشتتند. چون عرضه ارز در سامانه نیما ضرر متقابل بود؛ نتیجه این اقدام کاهش شدید حاشیه سود شرکت ها بود.

از طرف دیگر اکثر کالاهایی که دست مردم می رسید با نرخ دلار آزاد و حتی بالاتر بود، یعنی با تداوم آن سیاست فقط رانت نصیب وارد کنندگان می‌شد و در نتیجه رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی(غیر از نفت) افت کرده و با پارامتر واقعی در اقتصاد فاصله داشت.

انتظار تعادل در بازار ارز

با حذف ارز نیمایی و با رونق نرخ بازار توافقی، فاصله ارز صادر کننده و وارد کننده با بازار به حداقل خواهد رسید و انتظار می رود در میان مدت به تعادل در بازار ارز منجر شود زیرا تقاضای رانتی برای ارز کاهش یافته و عرضه ارز صادر کنندگان افزایش خواهد یافت. هر چند در کوتاه مدت ممکن است به رشد نرخ ارز بازار آزاد منجر شود.

انتظار می رود با حذف ارز نیمایی، شاهد افزایش تولید و حاشیه سود بنگاه های اقتصادی باشیم و ناترازی ارزی بهبود یابد. با حفظ ارز ترجیحی، کالاهای اساسی همچنان از این ارز بهره‌مند خواهند شد، البته برای این که اقتصاد به صورت متعادل تبدیل شود لازم است همه کالاها با ارز آزاد تهیه شوند و سوبسید به توزیع کننده پرداخت شود. به عنوان مثال آرد یا سوخت با ارز آزاد محاسبه و به نانوا یا جایگاه سوخت تحویل داده شود در مقابل مصرف کننده به قیمت یارانه‌ای نان یا سوخت را دریافت کند و مابقی بلافاصله از طرف دولت و از محل حذف یارانه مستقیم به کالا، به توزیع کننده پرداخت شود. در این حالت چون تولید کننده و توزیع کننده از ابتدا نرخ واقعی را پرداخت می کنند حیف و میل منابع کاهش و کارایی و بهره‌وری در اقتصاد افزایش خواهد یافت.

تاثیر سیاست ارزی پیشین بر کاهش حاشیه سود شرکت‌ها

سیاست های ارزی پیشین سهم زیادی در افت چهارساله بازار سرمایه داشت. کاهش حاشیه سود شرکت های صادرات محور نمود بارز این سیاست بود. تولید کننده و صادر کننده ای که با تورم شدید ریالی، با افزایش بهای تمام شده تولید مواجه بود و در مقابل محصول را به دلیل نرخ تسعیر و تبدیل ارز حاصل از صادرات یا نرخ مبنای قیمت گذاری در بورس کالا، به قیمت پایین و ثمن بخس می فروخت به نحوی که بسیاری از شرکت های صادراتی به ویژه در صنعت شیمیایی در صورت های مالی میان دوره‌ای‌شان حتی با زیان مواجه شدند.

به صورت کلی حذف ارز نیمایی، تاثیرات زیر را در بازار سرمایه خواهد داشت:

الف: افزایش حاشیه سود و سود خالص شرکت ها در صنایع صادراتی (بیشتر پتروشیمی ها و هلدینگهای مربوطه، کانی های فلزی و هلدینگ های مروبطه) و صنایعی که در بورس کالا محصولات شان را عرضه می کنند (فلزات اساسی بویژه فولادی ها، صنعت مس و برخی کانی های فلزی و غیر فلزی) و شرکتهایی که با موقعیت ارزی مثبت در ترازنامه شان مواجه هستند (بانکها).

ب: افزایش ارزش جایگزینی شرکتها با تعدیل نرخ مبنای ارزش جایگزینی که شامل کلیت بازار می شود.

ج: افزایش تولید به دلیل به صرفه شدن صادرات بویژه در صنایع با ظرفیت استفاده نشده مثل برق و کاهش واردات به دلیل کاهش توجیه اقتصادی

د: بهبود نسبت قیمت به درآمد بازار به دلیل انتظارات از کاهش نرخ بهره (ناشی از بهبود کسری بودجه دولتی)

چشم‌انداز بورس پس از حذف نیما
در صورتی که انتظارات از حذف ارز نیمایی محقق شود و ریسک های سیستماتیک جدیدی به بازار تزریق نشود، انتظار می رود که شاخص کل بورس دستکم ۵۰ درصد نسبت به سطوح فعلی رشد داشته باشد که البته هنوز هم بسیار کمتر از افت قدرت خرید ریال در چهار سال گذشته است. برای رسیدن به سطوح قیمتی تعدیل شده با تورم سال ۱۳۹۹، شاخص کل باید رشد بسیار بیشتری داشته باشد که البته انتظاری نامعقول نیست آن هم در شرایطی که نرخ بیشتر کالاها در همین دوره تا ۱۰ برابر افزایش یافته است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

پربازدیدترین

آخرین‌های یادداشت‌ها